امروز اول مهره. کی اینو یادش میاد؟
آغاز سال نو، با شادی و سرور
هم دوش و هم زبان، حرکت به سوی نور
آغاز مدرسه، فصل شکفتن است
در زنگ مدرسه، بیداری من است
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم شاگردی سلام، هم شاگردی سلام
مهر از افق دمید، فصلی دگر رسید
فصل کلاس و درس، ما را دهد نوید
شد فصل کسب علم، فصل تلاش و کار
دانش به نسل ما، می*بخشد اعتبار
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم شاگردی سلام، هم شاگردی سلام
ای در کنار ما، آموزگار ما
چون شمع روشنی، در روزگار ما
روشن ز نور توست، کاشانه دلم
در زندگی تویی، حلال مشکلم
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم شاگردی سلام، هم شاگردی سلام
فردا از آن توست، ای نسل چاره ساز
با یاری خدا، آینده را بساز
ای عاشق بهار، ای با سپیده یار
بذر عمل بکار، وابستگی سر آر
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم شاگردی سلام، هم شاگردی سلام
It had taken a couple of weeks of negotiation but Joe finally got the deal he wanted and drove out of the dealership in his brand new Explorer. His girlfriend knew his real motivation for buying a utility vehicle was because he loved to go four-wheeling on Saturdays with his friends and felt a little conspicuous when he was always doing the "riding" and never the driving. Joe arrived and ran into her house as excited as a nine-year-old boy with his first bicycle. Mary was working at her computer as Joe came up behind her, gave her a big kiss on the cheek and said, "C'mon, c'mon, let's go! Let's go for a ride." They jumped into the Explorer and headed out of town. After a few minutes, Joe pulled over to the side of the road and invited Mary to drive. She got behind the wheel and found that she really enjoyed the sensation of sitting up so high with a great view of everything ahead of her. Joe instructed, "Hang a left here" and as Mary follow...
Comments
Post a Comment